سیاهگوش گربه سانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا زندگی می کند و بسیار کمیاب و جز حیوانات در معرض انقراض می باشد. سیاهگوش یکی از سنگینترین و در عین حال سریعترین گربه های کوچک محسوب شده و مطالعات ژنتیکی نشان می دهد که با گربه های آفریقایی و سروال نزدیکی خویشاوندی دارد. این حیوان به دلیل موهای بلند و سیاه رنگی که بر روی گوش هایش دارد سیاهگوش نامیده می شود. کاراکال نام علمی این حیوان است که آن هم برگرفته از قره قولاق و یا قره گولاخ است که در زبان ترکی به معنی سیاهگوش می باشد. کاراکال را نباید با گربه سان دیگری به نام وشق و با نام علمی Lynx لینکس اشتباه گرفت که او نیز به جهت گوش های سیاهش سیاه گوش نامیده می شود. این دو جانور شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و تا مدت ها در طبقه بندی های علمی جانورشناختی نیز سیاهگوش در گروه Lynx قرار داده می شد و از وی با نام هایی چون لینکس ایرانی یا صحرایی یا آفریقایی یاد می کردند. اما امروزه این حیوان در گروه خاص خود درزیر مجموعه خانواده گربه سان های کوچک قرار دارد.
کاراکال در مقابل شیر :
به این جانور در گذشته پروانه – پروانک – فرانک و شاطر شیر هم می گفتند که این نام ها به ارتباط بوم شناختی این حیوان با شیر اشاره دارد. در مناطقی که این دو حیوان در کنار یکدیگر زندگی می کنند ارتباط نزدیک میان آن دو دیده می شود سیاهگوش بسیاری از اوقات از باقی مانده و مازاد شکار شیر تغذیه می کند. وابستگی متقابل شیر و سیاه گوش در آفریقا را بوفن طبیعت دوست و طبیعت شناس فرانسوی قرن هجدهم توضیح داده است. در نواحی حاره سیاه گوش در کنار شکارچیان بزرگی مانند شیر – کفتار و پلنگ زندگی می کند و به دلیل جثه کوچک و ضعیف ترش نسبت به آنها برای یافتن طعمه مشکلات زیادی دارد از همین رو معمولا ناچار می شود به باقی مانده ی غذای همنوعان بزرگتر و قدرتمندتر خود اکتفا کند البته این حیوان باقی مانده غذای شیر ها را ترجیح می دهد زیرا می داند که شیرها بعد از خوردن غذا و سیر شدن به هیچ حیوانی آسیب نمی زند و حتی با برانگیخته شدن عصبانیت شیر با توجه به چابکی می تواند به سرعت خود را به نزدیکترین درخت رسانده و از آن بالا برود و شیر بر خلاف پلنگ قادر به بالا رفتن از درخت نیست به همین دلیل گاهی دیده شده است که سیاه گوش برای تغذیه کاملا در کنار و نزدیک به شیر قرار می گیرد . از سوی دیگر سیاه گوش ناخواسته راهنمای شیر در پیدا کردن شکار می شود. قوه بویایی سیاه گوش بسیار قوی تر از شیر است و شیر با کمک شامه ی تیز سیاه گوش می تواند شکار خود را از فرسنگ ها دورتر پیدا کند. سیاه گوش از نظر ظاهری به سیاه گوش اوراسیا شباهت دارد با جثه ای کوچکتر – لاغرتر – ظریف تر و دست و پایی کشیده تر . جنس نر آن کمی از جنس ماده جثه بزرگتری دارد وزن بدن بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم – طول بدن ۵۵ تا ۹۰ سانتی متر به اضافه ۲۲ تا ۳۴ سانتی متر بلندی دم و از ناحیه شانه ارتفاع تقریبی اش ۴۰ تا ۴۵ سانتی متر است . رنگ پوست این پستانداربین قرمز شرابی – خاکستری – خاکی و گاه سیاه متغیر است. توله ها خال های قرمز رنگ در ناحیه زیرین بدن دارند و رنگ بدنشان تیره تر از نوع بالغ آن است. پوزه – گردن و قسمت های زیرین بدن کاراکال نیز سفید است و خط اشک سیاه رنگی دارند که از گوشه چشم تا بینی امتداد می یابد. صورتی کوچک با گوش هایی بلند دارند که موهایی سیاه رنگ به ارتفاع حدود ۵ سانتی متر بر آن روییده است. گوش های کاراکال از گوش تمامی گربه سانان دیگر بزرگتر است. گوش ها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل می شوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی در یافتن شکار برای کاراکال محسوب می شود.
طعمه و شکار :
انواع جوندگان از جمله خرگوش ها شکار اصلی این حیوان است. گاه به حیوانات بزرگتر از خود همچون غزال، بز کوهی کوچک و جوجه شتر مرغ هم حمله میکند و از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خود را دارند. وی برای شکار حیوانات بزرگ پس از پریدن بر پشت آنها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آنها را میدرد. در هنگام شکار حیوانات بزرگ (بزرگتر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخشهای مرغوبتر گوشت اکتفا میکنند.
مهارت وی در شکار پرندگان نیز ستودنی است. کاراکال میتواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. توانایی بالای کاراکال در پرش و کوهنوردی موجب شده تا احتمالاً بهترین شکارچی خرگوش صحرایی باشد. کاراکالها میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین میکنند.
رفتار کاراکال :
سیاهگوش تکزی و بهشدت قلمروطلب است. عمدتاً شبگرد ولی گاهی، به ویژه در نواحی خنک تر، در روز هم دیده میشوند. محدوده قلمرو برای نرها بین ۳۱ تا ۶۵ کیلومتر مربع و برای مادهها ۴ تا ۳۱ کیلومتر مربع است.
ویژگی های کاراکال :
سلول های استوانه ای چشم ما در اندام های پیرامونی شبکیه تراکم کمی دارند و در مرکز چشم جایی که لکه دیده می شود سلول های مخروطی بسیار متراکمند اما در سیاه گوش سلول های استوانه ای بیشتری اطراف شبکیه دیده می شود و به جای لکه زرد مرکزی یک لایه بصری پهن افقی در چشمانش دیده می شود. این تفاوت ها بینایی گربه ها را در شب و هنگام تاریک شدن هوا دو چندان خواهد کرد و تیزبینی آنها در تشخیص اجسام به هنگام شب شکار چابک ترین حیوانات و جوندگان را آسان خواهد کرد.
حس شنوایی در سیاه گوش نیز یک عامل برتری دیگر این حیوان محسوب می شود. لاله گوش سیاهرنگ و ۲ استخوانچه درون گودی گوش این حیوان را قادر به شنیدن دامنه وسیعی از صداها با فرکانس های متفاوت می کنند. گربه سانان صداهایی با فرکانس ۲۰۰ هرتز تا محدوده ای بالاتر از یکصد کیلوهرتز را می شنوند. یکی از طعمه های سیاه گوش جوندگانند. این طعمه ها از امواج فراصوت در فواصل کوتاه و زیستگاه های متراکم استفاده می کنند. این امواج با فرکانس ۲۰ تا ۵۰ کیلو هرتز تولید می شوند که به راحتی برای کاراکال قابل تشخیص اند. باید متذکر شد که انسان تنها صداهایی با فرکانس ۲۰ کیلو هرتز را می شنود.
حس بویایی در گربه سانان و از جمله کاراکال در هنگام شکار زیاد کاربرد ندارد. آنها برای ارتباط های درون گونه ای از حس بویایی خود استفاده می کنند. گربه ها مانند سگ ها از حس بویایی قوی برخوردار نیستند. کاراکال با استفاده از ادرار یا مدفوع خود و بر جای گذاشتن آن روی سنگ ها و درخت ها قلمروی خود را به دیگر کاراکال ها معرفی می کند و به این صورت مانند سایر گربه سانان محدوده قلمرو خود را مشخص می کند.
حس لامسه در گربه سانان امروزه بسیار مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. سبیل ها موهای تغییر یافته ای هستند که یکی از اندام های لامسه گربه سانان به شمار می آیند.
تولید مثل کاراکال :
کاراکالها معمولا چند همسره اند. جفتگیری کاراکالها در تمام طول سال امکان پذیر است اما در زمانی که تغذیه مناسبتر باشد محتملتر است چون تغذیه مناسب به باروری جنس ماده کمک میکند. دوره بارداری ۶۸ تا ۸۱ روز است و تعداد تولهها بین ۱ تا ۶ است، البته کاراکالهایی که در طبیعت زندگی میکنند حداکثر ۳ توله به دنیا میآورند اما در مورد حیوانات در اسارت که تغذیه مناسبی دارند این رقم میتواند بالاتر رود. تولهها از ۴ تا ۶ هفتگی گوشت میخورند و مادر آنان را در ۴ تا ۶ ماهگی از شیر میگیرد. تولهها در ۹ یا ۱۰ ماهگی مستقل میشوند ولی معمولاً تا ۱۴ یا ۱۵ ماهگی بالغ نمیشوند.
کاراکال در ایران :
زیستگاه سیاهگوش استپ های خشک، نواحی نیمه بیابانی ، بوتهزارها،ساوانا و جنگلهای کم درخت است و به ندرت در نواحی همیشه سبز و جنگلهای کوهستانی دیده میشود. این جانور بومی مناطق سردسیر است و به همین دلیل پوستی با موهای بلند و نرم دارد که از او در مقابل سرما محافظت می کند. سیاه گوش در ارتفاعات شمال غربی کشور و تا حدود قسمت شرقی رشته کوه البرز و بخصوص در نواحی جنگلی و بیشه ای زندگی می کند و زیستگاه اصلی این حیوان در جمهوری اسلامی ایران ، استان لرستان می باشد که البته این گربه سان کوچک بسیار کمیاب است و به ندرت دیده می شود و جز گونه های در معرض انقراض محسوب می شود و نام این گربه نیز در لیست قرمز انقراض قرار گرفته است.